میانجی گری

میانجی گیری

میانجی گری که در قانون استفاده می‌شود یک شکل جایگزین حل اختلاف است، یکی از راه‌های حل و فصل اختلافات بین دو یا چند طرف معامله با عوامل به هم پیوسته است. به‌طور معمول سوم شخص، میانجی، به طرفین برای رسیدن به یک توافق کمک می‌کند. منازعه کنندگان می‌توانند میانجی‌گر اختلاف در دامنه‌های متنوعی از جمله: تجارت، دیپلماسی، مسائل کاری، جامعه و مسائل خانوادگی باشند.

میانجی گیری

به‌طور گسترده واژه «میانجی گری» به هر موردی که در آن یک سوم شخص کمک می‌کند تا دیگران به توافق برسند، اشاره دارد. میانجی گری به صورت خاص، اغلب دارای یک ساختار، زمانبندی و پویایی است که «مذاکرات عادی» از آن بی‌بهره‌اند. این فرایند خصوصی و محرمانه است و به صورت قانونی اجرا می‌شوند. مشارکت در آن اغلب به صورت داوطلبانه است. میانجی به عنوان یک سوم شخص بی‌طرف عمل کند و بیشتر تسهیل گر است تا هدایت‌کننده. میانجی از تکنیک‌های مختلفی برای بازکردن یا بهبود گفتگو بین منازعه کنندگان بهره می‌برد و هدفش کمک به طرفین برای رسیدن به توافق است؛ که بیشتر به مهارت و آموزش دیدگی میانجی وابسته است.

حل اختلاف

مزایای میانجیگری عبارتند از:

هزینه

هزینه میانجی قابل مقایسه با هزینه وکیل نیست. فرایند میانجی گری برای یک مسئله به‌طور کلی زمان بسیار کمتری از فرایند حل آن مسئله از مجاری استاندارد قانونی طول می‌کشد. ممکن است یک مورد پرونده برای حل و فصل توسط وکیل یا قاضی ماه‌ها یا سال‌ها طول بکشد و این در حالی است که یک میانجی ظرف چند ساعت به لایحه توافق دست پیدا می‌کند. صرف زمان کمتر به معنی صرف پول و هزینه فرصت کمتری است.
محرمانه: درحالی که جلسات دادگاه عمومی هستند میانجی گری کاملاً به صورت محرمانه باقی می‌ماند. هیچ‌کس به جز طرفین دعوا از آنچه اتفاق افتاده اطلاع پیدا نمی‌کند. محرمانه بودن در میانجی گری چنان مهم است که در بسیاری از موارد دادگاه نمی‌تواند به زور از یک میانجی برای شهادت در دادگاه استفاده کند. بسیاری از میانجی گران یادداشت‌های فرایند وساطت را پس ازپایان فرایند نابود می‌کنند. این شدت از محرمانگی معمولاً شامل سوء استفاده از کودکان یا اعمال مجرمانه و تهدیدها می‌شود.

میانجیگری

کنترل

میانجی گری رسیدن طرفین به لایحه توافق را افزایش می‌دهد. برای یک پرونده در دادگاه که کنترل آن توسط قاضی یا هیئت منصفه صورت می‌پذیرد، طرفین ممکن است به توافق برسند اما اغلب قاضی یا هیئت منصفه از نظر قانونی نمی‌توانند راه حلی را که میانجی نشان می‌دهد ارائه کنند. به همین علت احتمال اینکه یک میانجی‌گر به نتیجه‌ای دست پیدا کند که طرفین بر آن توافق دارند بیشتر است.

لایحه توافق

پذیرش

توافق، سازگاری و همکاری طرفین معامله، با نتیجه به دست آمده توسط میانجی معمولاً بالا است. این بیشتر هزینه‌ها را کاهش می‌دهد. زیرا لازم نیست که طرفین دعوا وکیل استخدام کنند و این در حالی است که نتیجه بدست آمده به‌طور کامل در دادگاه قابل اجرا است.

تقابل: طرفین معامله معمولاً آماده کار متقابل برای رسیدن به یک فصل مشترک با حضور یک میانجی هستند. در بسیاری از موارد این واقعیت وجود دارد که تمایل آن‌ها به میانجی گری به این معنی است که آن‌ها آماده «حرکت» برای موققعیت خود هستند؛ و هم چنین تمایل به درک طرف دیگر و درک مسائل اساسی ایجادکننده اختلاف نیز می‌باشند. این برای حفظ رابطه طرفین بسیار سود آور است.

برای مطالعه‌ی بیشتر روی عناوین زیر کلیک کنید:

میانجی